کد مطلب:5774 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

اصول وفاق
وفاق اجتماعی در دولت پیامبر خداصلی الله علیه وآله، بر چند اصل راهبردی و بدون تغییر استوار بود:

1. ایمان به خداوند و اعتقاد به آموزه های اسلامی و قوت بخشیدن به گرایش توحیدی در جامعه؛ توحیدی كه خداوند را به عنوان حاكم و صاحب ولایت مطرح كرده، و رسولی را نیز برای اعمال این حكم و ولایت به میان مردم بفرستد. مسلمانان باید مطیع خداوند و رسول او باشند.

این اطاعت مهم ترین ثمره سیاسی عقیده توحید و اساسی ترین اصل برای ایجاد وفاق به شمار می رفت.

رسول خداصلی الله علیه وآله چنین گرایشی را مهم ترین ركن وفاق و اتحاد می دانست [1] .

2. پیامبر، بهترین و استوارترین راستی را تنها در گروه «مؤمنان» می دانست و با چنین تلقّی، وفاق را در محدوده آنان می دانست.

این اصل در سال نهم هجرت و در اوج اقتدار دولت اسلامی و با الهام از یك آیه قرآنی، نهادینه گردید؛ آیه ای كه تمامی مؤمنان را با یكدیگر برادر می دانست [2] .

البته درنگ در معنای مؤمنان نیز در تبیین این اصل از وفاق، بایسته است تا سره از ناسره ممتاز گردد و مؤمن نمایان از دایره مؤمنان خارج گردند.

در نگاه قرآن، «مؤمنان كسانی اند كه به خدا و پیامبر او گرویده و شك نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد كرده اند؛ اینانند كه راست كردارند» [3] .

3. سازگاری با غیر مسلمانان، به عنوان یك تاكتیك و در جهت پیشبرد منافع اسلام وجود داشته است و چنین وفاقی، عاری از امتیازدهی یك سویه بوده، برتری اسلام و مسلمانان در آن لحاظ شده است.


[1] سيره رسول خداصلي الله عليه وآله، ص 436.

[2] حجرات(49) آيه 10.

[3] حجرات(49) آيه 15.